تا گل از شرم رویت آب شود


یک زمان برفگن ز چهره نقاب

مثل خود در جهان کجا بینی


که در آیینه بنگری و در آب

آرزو میکند مرا با تو


گوشه خلوت و شراب و کباب

هر که دعوی کند ز خوبان صبر


نشنود کل مدع کذاب